کد مطلب:327960 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:377

فصل اوّل- کلّیاتی درباره انفال - معنای لغویِ انفال
در قرآن مجید، در چند مورد، به كلمه هایی كه از واژه «نفل» مشتق شده است، برمی خوریم. سوره هشتم قرآن نیز «انفال» نامگذاری شده و در ابتدای آن، آمده است:

«یَسئلُونَك عَن الأنفالِ، قُلِ الأنفال لِلّهِ وللّرسُولِ ...»

و در سوره اسرا(17) می خوانیم:

«ومِنَ اللَیل فَتَهَجّد بِهِ نافلةً»(1)

. همچنین در سوره انبیا(21) آمده است:

«وَ وَهَبنالَهُ اسحاقَ وَ یعقُوبَ نافلةً و كُلاّ جَعَلنا صالِحینَ»(2).



فقها در كتاب های استدلالی فقهی، مبحثی را به موضوع «انفال» اختصاص داده و درباره آن به بحث و بررسی پرداخته اند. در اخبار هم در موارد فراوانی، از «نَفل» و «أنفال» سخن به میان آمده و احكامی بر آن مترتب شده است; مثلا اسحاق بن عمّار می گوید:

«سَألتُ ابا عبداللّه(علیه السلام)عَنِ الأنفالِ...»(3) .

و محمّدبن مسلم روایت كرده است: از حضرت باقر(علیه السلام) شنیدم كه فرمود:

«اَلأنفالُ هُوَالنَّفلُ ...»(4) .



آنچه ذكر شد، نمونه ای از كاربرد گسترده این واژه و مشتقات آن، در كتاب و سنّت بود. در این جا «نفل» و «أنفال» را از نظر لغت بررسی می كنیم و سپس به بیان معنای اصطلاحی آن در كتاب و سنّت و شرع، و نیز وجه تناسب بین آن معانی و معنای لغوی می پردازیم:



در منابع معتبر لغت آمده است: «نَفَل» به معنای غنیمت و بخشش، و جمع آن، «أنفال و نِفال» است. «نَفَلَ، نَفّلَ و أنفلَ» یعنی غنیمت را به او داد. در برخی موارد، تنفیل به معنای برتری دادن و جایز شمردن تصرّف در غنیمت، برای دیگران می آید.(1) تنفیلِ امام، یعنی وی غنیمتی را كه سربازان به دست آورده اند، در اختیارشان قرار دهد. در قرآن كریم انفال به معنای غنایم آمده است.



ابومنصور می گوید: «نفل و نافله آن است كه زاید بر اصل باشد، و بر هر بخششِ تبرّعی و صدقه و عمل خیر، نافله اطلاق می شود».



ابوسعید می گوید: «تنفیل به معنای تفضیل و نَفَل به معنای غنیمت است، و نَفْلَ ـ كه گاهی نیز متحرّك [ نَفَل] تلفظ می شود ـ به معنای زیادی می باشد.



نوه را [ در زبان عرب] نافله می گویند; زیرا فرزند، اصل است و نوه، فرع. و در برخی موارد، نَفل به معنای نفی، و انتفال به معنای اعتذار به كار می رود.



به سه شب پس از سه شبِ اول هرماه «نُفَل» می گویند; زیرا سه شبِ اول، كه «غُرَر» نامیده می شود، اصل و سه شبِ بعدی كه به آن اضافه شده، فرع است. «نوفلیه» زینتی است كه زنان بادیه نشین آن را بر سر می گذارند».



از راغب اصفهانی نقل است: «نفل و غنیمت، هر دو به یك معنا است و فرقشان اعتباری است; بدین معنا كه اگر مالی به سبب دست یافتن و پیروز شدن به دست آید، غنیمت نامیده می شود، و هرگاه بدون وجوب و استحقاق، و با بخشش از طرف خداوند برای كسی حاصل شود، نفل نامیده می شود.



عده ای از لحاظ عموم و خصوص، بین آن دو فرق گذاشته اند; یعنی به مالی كه به عنوان بهره به دست آید، غنیمت گفته اند، چه از روی استحقاق، تملك گردد و چه بدون استحقاق، و خواه به رنج حاصل شود یا به راحتی، و اعم از این كه قبل از پیروزی و غلبه باشد یا بعد از آن; اما نفل آن است كه از غنیمت، پیش از تقسیم، به كسی داده شود».

1 . آيه 79.



2 . آيه 72.



3و4 . وسائل الشيعه، ج6، ص371.

1 . براي دقت نظر و بررسي معني لغوي «نفل» و «أنفال» به كتاب هاي زير مراجعه شده است: تاج العروس، ج 8، مادّه «نفل»; لسان العرب، همان مادّه; منتهي الارب، همان مادّه.



اكنون براي مزيد اطلاع چكيده اي از معاني نفل و انفال را كه در اين كتاب ها آمده است، ذيلا مي آوريم:



النفل بالتحريك، الغنيمة والهبة والجمع: انفال و نفال. نَفَّلَه نفلا و أنَفله ايّاه و نَفَلَهُ بالتخفيف: أعطاهُ نَفلا و غنماً. والتَنفيل: التفضيل. وَ نفّلته: سوّغتُ لَه ماغَنمَ. و نَفّلَ الإمامُ الْجُند: جَعَلَ لهُم ما غَنمُوا; وفي التنزيل العزيز: «يَسْئَلونكَ عَن الأنفالِ» يُقالُ الغنائم. قال أبومنصور: معني النفل و النافلة ماكانَ زيادةً علي الأصلِ و كلّ عطيّة تبرع من صَدَقَة أو عَمَلِ خير فهي نافلة. قال ابوسعيد: التنفيلُ بمعني التفضيل، والنَفَل بالتحريك الغَنيمةُ والنَفل بالسَكون و قديحرّك الزيادةُ.



والنافلةُ ولَدُ الوَلدِ لأن الأصلَ الولَدُ، فصارَ وَلَدُ الوَلدِ، زائداً علي الاصل. والنافلُ النافي. و يُقالُ انتفل فلان، إذا اعَتَذرَ. ويُقالُ لثلاث ليال بعدَ الغُرَر، النُفَلُ، لانّ الغُرَر كانتِ الاصل وَصارت زيادةُ النُفَل زيادةً علي الأصلِ. والنوفَلِيّةُ شَيءٌ، تتَخِذُهُ نساءُ الأعراب من صُوف ... فتضَعُ المرأة علي رأسِها.



و في تفسيرالمنار، ج 10، ص 2 نقلا عن الراغب: النَفلُ هوالغنيمةُ بعينها لكن اختلفت العبارةُ عنه لاختلافِ الاعتبار فإنّهُ إذا اعتُبر بكونِهِ مظفوراً به، يُقال غنيمة وإذا اعتبر بكونه منحةً من اللّه ابتداءً من غير وجوب، يقال لَه نَفل. و مِنهُم من فرّقَ بينهما مِن حيث العموم و الخصوص; فقال: الغنيمة كلّ ماحصل مستغنماً بتعب كان أو بغير تعب و باستحقاق كان أو بغيراستِحقاق و قبل الظفرِ أو بعدَهُ والنفل مايحصل قبلَ القِسمةِ من الغنائمِ.